جعفر الصادق شهادت واحد ، نوحه خداحافظ ای مدينهرضا تاجیک

ميكنم ياد روضه ی جد بی ياورم علی
ذكر من بين كوچه ها شد چنان مادرم، علی
بی قرارم نمانده توانم
غريبم دگر نيمه جانم
پر از خون شده ديدگانم
كشم آه ز سينه خداحافظ ای مدينه
من غريبم من غريبم 3


شعله ی زهر كينه و سوزش قلب مضطرم
تشنگی لب من و بارش اشك دخترم
قطره ی خون چكد از دهانم
تب زهر زد آتش به جانم
به زير بلا قد كمانم
تو ای شهر كينه خداحافظ ای مدينه
من غريبم من غريبم 3


مانده خيره به سمت در ديده ی نااميد من
می كنند هتك حرمتِ گيسوان سفيد من
اين جماعت حقيرند و پستند
ز نسل همان كوچه هستند
چو حيدر غرورم شكستند
شدم بی قرينه خداحافظ ای مدينه
من غريبم من غريبم 3

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]