علی المرتضی ، مناجات ضربت خوردن زمزمه باز این شب قدر تنها اومدم (شب۱۹ ماه مبارک رمضان)احسان جاودان

باز این شب قدر  تنها اومدم
با بار گناه          از را اومدم
شرمنده ام از  هر روز خودم
از لطف توئه    رسوا نشدم
حالا که اومدم خسته / نشستم بین این خوبا
میدونم میخری آخر / منو هم این شب احیا
مهربونی مثه تو - جایی ندیدم - غرق امیدم - وقت سحر
از خون فرق مولا - از آه زینب - دارم من امشب - دیده ی تر

باز این شب قدر     تنها اومدم
با روی سیاه        اینجا اومدم
من دلزده ام   از جرم و خطا
با اشک اومدم   با سوز دعا
با اینکه اهل عصیانم / با اینکه آبروم رفته
دلم از غربت حیدر / میسوزه، باورش سخته -
- داغِ روز دوشنبه... - دستای مولا... - بازوی زهرا... - ضرب غلاف...
در محراب دعا با - دست ضلالت - فرق عدالت - خورده شکاف

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]