علی المرتضی بستر ، ضربت خوردن واحد ، زمزمه دارم میام پیش تو زهرابهمن عظیمی

ممنونم از تو تا روز محشر ای تیغ کینه
راحت شدم من از خاطرات شهر مدینه
خدا میدونه سیر بودم از این دنیای پر غم
کابوس میخ در عمری میداد منو عذابم 2
شدم راحت از غم دنیا       از این غمها و از این دردا
پس از عمری دوری و هجران  دارم میام پیش تو زهرا
یازهرا یازهرا یازهرا«س» 4

به یاد لحظه ای که تو کوچه افتادی از پا
با صورت پر از خون تو محراب گفتم یا زهرا
بعد تو قلب زارم شده از زمونه شاکی
شبیه چادر تو عبای من شده خاکی 2
زمین خوردی تو برای علی      شدی پرپر زیر پای علی
به یاد چشمای پر خونت   ببین اشک و گریه های علی
یازهرا یازهرا یازهرا«س» 4

تو رفتی و پس از تو دلم شد غرق غم و آه
درد دلامو بعد از تو میگفتم من توی چاه
مدینه شد جهنم برای علی سراسر
بی تو کسی نمیداد جواب سلام حیدر 2
شدی تو کوچه طرفدارم       نشد هیچ کس بعد تو یارم
شده شمشیر مرهم زخمم        قتیل اون درب و دیوارم
یازهرا یازهرا یازهرا«س» 4

بعد تو فاطمه جان چه خون دلها که خوردم
خون تو روی دیوار میدیدم جون میسپردم
چه شبهایی که تا صبح میشِستم سرِ مزارت
شکر خدا پس از عمری دوری میام کنارت 2
امون از چشمای زار حسین   از این قلب بی قرار حسین
میام پیشت فاطمه اما             دلم میمونه کنار حسین
حسین من ای حسین من 4

بیا کنارم عباس من ای نور دو عینم
یادت باشه پس از من تویی حیدر حسینم
تو کربلا حسینم غریبه مادر نداره
اونجا سرش رو بر نیزه ی بی کسی میذاره 2
وجود من غرق آتیشه      چه روزای سختی در پیشه
پیش چشم مضطر زینب   سرت از پهلو به نی میشه
حسین من ای حسین من 4

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]