علی السجاد شهادت زمزمه من علی غریب شهر مدینه هستمرضا تاجیک

من علی غریب شهر مدینه هستم
که زیر بار غصه خم شدم و شکستم
ز کوچه ی مدینه چه روضه ها شنیدم
ولی نگم که تو شام چند تا مغیره دیدم
غرق در ازدحام پیر و جوون شام به ما یه چیزی پرت می کردن
دیدم نانجیبا بین اون نیزه ها دارن پی حسین می گردن
درست پیش پاهام            افتاد سر بابام
بند نمی اومد اشکام 2
الهی من غریبم 4


اوج بلا و ماتم، وای چه محرّمی بود
مسیر شام و کوفه عجب جهنّمی بود
چی بگم از مصیبت که من چها کشیدم
تو قاب چشم خسته فقط آتیش می دیدم
دستام بسته بود و آتیش رو عمّامم موی سرم یواش یواش سوخت
دیدم رقیه رو میگفت که عمه جون کاری کن که سر داداش سوخت
فرق سرم سوخته          بال و پرم سوخته
وای جگرم سوخته 2
الهی من غریبم 4

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]