محمد المصطفی رحلت نوحه با غم فاطمه پرکشیدیرضا تاجیک

ای رسول رحمت        غصه دار امت
یادگار تو قرآن شد و عترت
زیر کوه بلا قد خمیدی         خیری از امت خود ندیدی
با غم فاطمه پرکشیدی
فریاد یا محمدا   یا سیدی یا مصطفی
 

بی کس و بی یاری   از رخت خون جاری
یک مدینه به دل رنج و غم داری
رهبر استخوان در گلویی       با که درد و دلت را بگویی؟
زیر باران سنگ عمویی *
فریاد یا محمدا   یا سیدی یا مصطفی
 

جان نثار قرآن        ای شکسته دندان
چه کسی گفته که گفته ای هذیان
آمده در کتاب و صحیفه       مرتضی بوده تنها خلیفه
لعنت حق به اهل سقیفه
  فریاد یا محمدا   یا سیدی یا مصطفی

 

* ابولهب عبدالعزی بن عبدالمطلب عموی پیامبر اسلام و از بزرگان قریش بود. وی چهره‌ای سرخ داشت و به همین دلیل پدرش او را ابولهب (پدر آتش = سرخ رو) لقب داده بود.

ابولهب پیش از اینکه پیامبر دعوت خویش را آشکار کند، به برادرزاده خویش علاقه داشت، ولی پس از بعثت، به دشمنان قسم‌خورده اسلام پیوست و با پرخاش و ناسزا مردم را از اطراف رسول خدا پراکنده ساخت. همسرش ام جمیل، دختر حرب و خواهر ابوسفیان بود و به دستور ابوسفیان، ابولهب را به دشمنی با پیامبر تحریک می‌کرد.

هر گاه پیامبر مردم را به اسلام دعوت می‌کرد، ابولهب با زبانی گزنده آنان را از اطراف او می‌پراکند. به همین دلیل سوره مسد درباره او و همسرش نازل شد.

ابولهب به دلیل ابتلا به آبله در جنگ بدر حضور نیافت، اما چهار هزار درهم به قریش کمک کرد.

وی در سال دوم هجری قمری، اندکی ( 7 یا 9 روز ) پس از غزوه بدر درگذشت. جنازه‌اش چند روز در خانه‌اش ماند و به دلیل تعفن جسد، کسی حاضر نشد دفنش کند. سرانجام فرزندانش جسد او را در بیرون مکه گذاشتند و آنقدر بر جنازه‌اش سنگ ریختند تا مدفون شد.

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]