مورم، نمی توانم سِیر جهان کنم
کورم، نمی شود رصد کهکشان کنم
اصلا زبان من چه به اقرار فضل تو
این بس که قندِ نام تو را در دهان کنم
قرآن هم از تو حرف به ایجاز می زند
من کیستم که مدح امیر بیان کنم؟
گیرم که شرح نور کنم با قصیده ای
خورشید را چه بیشتر از این عیان کنم
یا نه، فقط برای دل خود بخواهمت
مِهر تو را به سینه چگونه نهان کنم؟
در ساحت تو لکه ننگم، ولی علی
فخر ولای تو به زمین و زمان کنم
ما وارثان تیغ تو هستیم، دور نیست
با جان خود به خصم تو خاطرنشان کنم
با بنده اش خدا کی همخانه می شود
تو بیشتر رفیق خدایی گمان کنم
علی المرتضی عید غدیر بدون نغمه مدح امیر*مصطفی تبریزی*- - -
مرتبط
نظرات شما