یا رب ببین که - طی گشته عمرم
هر روز و شب با یک گناهی
اما دوباره - شرمنده هستم
برگشته ام با روسیاهی
فرصت گذشت و در دل خود غصه دارم
من دل خوشم بر عفوت ای دار و ندارم
هر جا گذر کردم کسی راهم نداده
من چون زمستانم تویی تنها بهارم
«یا رب الهی یا الهی یا الهی» ۴
تا گریه کردم - من بر گناهم
دیدم که تو دستم گرفتی
گفتی بیا ای - عبد خطا کار
هرگز تو از یادم نرفتی
بنده نوازی ات مرا داده خجالت
من که نبودم لایق لطف و عطایت
از من خطا دیدی ولی رسوا نکردی
هستی تو ستار العیوب بنده هایت
«یارب الهی یا الهی یا الهی» ۴