فاطمه الزهرا شام غریبان زمزمه پر زدی جَوونمعبدالله باقری

اشک میریزم - برای عزیزم
بعد سه ماه دیگه شفا گرفت مریضم
از توو خونه‌م - پر زدی جَوونم
کاش بعد رفتن تو من زنده نمونم
تا صبح پا شدی / شدی خونه دار
تو رو سر پا دیدیم شدیم شادِ شاد
حالا شب شده / تو رفتی ولی
هنوز بوی نونت توو خونه میاد ۲
 
 
قَدرِ پنهان - ای آرامش جان
رفتی و حالا توو دلم طوفانه طوفان
تاره دنیا - دلم خونه زهرا
دارم برا غسل تنت میشم مُهیّا
منی که فقط / توو جنگ اُحُد
توو یک روز نود زخم کاری دیدم
خدا میدونه / که غسل تنت
برام سخت تره که دارم‌ جون میدم ۲
 
 
بی قرارم - بارون میبارم
اسماء بیا کمک دیگه تَوون ندارم
زخمِ بازو ... - کبودیِ پهلو ...
حالا میفهمم چرا می‌گرفت ازم رو
کی باور می‌کرد / که این پهلِوون
به این زودی از زندگی خسته‌شه
بگو که چطور / باید غسل بدم
که زخمای پهلویِ تو بسته‌شه ۲
نظرات شما
[کد امنیتی جدید]