فاطمه معصومه رحلت بدون نغمه ببخش قم رارضا قاسمی

تو شعرِ آمده از آسمان، تو بارانی
که مصرعی به زمین آمدی به مهمانی

کویر، قبل تو با مرگ‌و‌میر قافیه داشت
سلام بر تو که این شعرِ مرده را جانی

بمان و گَرد و غبار مدینه را بتکان
تو سهمِ مردمِ ما از مزار پنهانی

ببخش ما را! دست کویر، پاگیر است
ببخش قم را! ای زائرِ خراسانی!

ببخش لهجه‌ی ما را سرِ تلاوت‌تان
ای استخاره‌ی خوب! ای فصیحِ قرآنی!

تو جان بخواه، که مهمانی و حبیبِ خدا
که پای هر نفست می‌دهیم قربانی

سپرده‌ایم گدایان صدا به در نزنند
نشسته‌ایم درِ خانه‌ات به دربانی

مراقبیم که گردی به چادرت نرسد
به تارِ معجرتان پودی از پریشانی

مراقبیم نگاهی به سمت‌تان ندود
اگر چه چشمه‌ی پاکی‌ست، چشمِ ایرانی

سپرده‌ایم به آتش مراقبت باشد
شنیده‌ایم برای که روضه می‌خوانی!

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]