حسین الشهید شام غریبان زمزمه آستین پیرهناحسان جاودان

حرفام دیگه غیر اشاره نیس
توی دلم غیر شراره نیس
واسه غمام که دیگه چاره نیس
چشمای زینبت - دیگه نداره سو
افتادی تو کجا؟ - داداش خودت بگو
نعلای تازه و - شادی یک سپاه
دیدم کِشیدنت - بیرون قتلگاه
دود خیامو // سیاهیِ شب
باید بگیرم ردّتو از سمّ مرکب

 

مادر کنار راسِ در تنور
خواهر کنار جسم تو صبور
عزا گرفته هرکسی یه جور
خواهر بمیره که - چیزی ازت نموند
شمر آخرش منو - به خاک غم نشوند
اونی که از سرِ - ما چادر و کشید
انگشتتو واسه - انگشترت برید
غصه نخور از // این حالت من
مونده هنوز برام حسین آستین پیرهن

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]