رقیه سادات شهادت بدون نغمه غیر گریه هنر ندارم*سید محمد حسین حسینی*- - -

داغ دارم جگر ندارم که
غیر گریه هنر ندارم که
 
باغ های مدینه مال من است
از بیابان خبر ندارم که
پشت اسبش دویده ام خیلی
من که پای سفر ندارم که
 
آتش خیمه گیسویم را برد
جز همین مختصر ندارم که
این گل سرخ چیست روی سرم
من که سنجاق سر ندارم که
 
گوشواره، النگو و خلخال
رفت؛ دیگر گهر ندارم که
دختران دمشق میگویند
من یتیمم، پدر ندارم که
 
من تو را از یزید میگیرم
یک پدر بیشتر ندارم که
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]