حسن المجتبی شهادت واحد عزیزِ حیّ سبحانبهمن عظیمی

عزیزِ حیّ سبحانه / إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانه
که درمونِ همه دردا / توی ذکر حسن جانه
نداره مثل و همتایی / توی الطاف و آقایی 
اسیرِ لطف و احسانش / هزاران حاتم طایی
 
غربتش هیچ وقت - نِمیره از یاد - میشه یه روزی - بقیعِش آباد
به پای این عشقش - بوده و هستم - کِی به دامانش - می‌رسه دستم
 
جانم حسن جان ۴
 
 
حسن روحه حسن جانه / حسن معیارِ ایمانه
سرم واسه حسینه و / دلم مال حسن جانه
بازم دردام شده تازه / نداره غربت اندازه
یقین دارم یه روز شیعه / حرم واسه تو می‌سازه
 
روی مزارت - گرد و غبارم - غصه ندارم - چون دوسِت دارم
می‌پیچه روزی - هرجا نسیمِت - قبله ی دلها - میشه حریمت
 
جانم حسن جان ۴
 
 
کسی غمیگن تر از من نیست / صفایی توی گلشن نیست 
بمیرم که سره قبرت / چراغی حتی روشن نیست
برام جز تو عزیزی نیست / ازین غم‌ها گریزی نیست
هنوزم خاکیه قبرت / یه سنگ قبر که چیزی نیست 
 
یه روزی دنیا - باصفا میشه - مدینه مثلِ - کربلا میشه
یه روزی دنیا - اینو می‌بینه - که توی صحنِت - می‌زنیم سینه
 
جانم حسن جان ۴
 
 
مث آیینه شفافی / برا دردام تویی کافی
نداره انتها لطفت / تو اقیانوس الطافی
امامِ سید الاحرار / بدونِ مثْل و بی تکرار 
کریم آل پیغمبر / تماماً بخشش و ایثار
 
یه تنه داری - از هر اوصافی - حریف نداری - توو هر مَصافی
ای که همسفره‌ت - شده جُذامی - برسه از ما - به تو سلامی
 
جانم حسن جان ۴
نظرات شما
[کد امنیتی جدید]