تمام زندگى ام لطف و - محبت رضاست
تمام كشور ما تحت - سلطنت رضاست
جانم سلطان / همه زندگى و ايمانم سلطان ۲
(شه مسند ملک قالوا بلىٰ
ولى نعمت ما تويى يا رضا) ۲
لک لبيک لک لبيک رضا مولانا ۲
در آسمان ولايت جاودانه تويى
شيعه ى اثنى عشرى را - نشانه تويى
سمتت دستم / من غلام غلامان راهت هستم ۲
(من از زائران حريم توام
گداى دو دست كريم توام) ۲
لک لبيک لک لبيک رضا مولانا ۲
چراغ روشن دربارِ - تو نور الهداست
برات كرببلاى ما - به دست شماست
هستم بى تاب / پر مى زنم امشب تا صحن ارباب ۲
(تو هديه به ما دادى اى نور عين
بساط روضه و بيرق حسين) ۲
لک لبيک لک لبيک رضا مولانا ۲