دیگر چه باید گفت از مولایِ جبریلِ امین
هستند وقتی زائرانش با ملائک هم نشین
بغضِ علی "کفر"است...از آغاز دنیا بوده است
دعوای عالم بر سر نام امیر المومنین
وقتی که از جا کند خیبر را جهان فریاد زد
الحق که تنها اوست دستان خدا در آستین
هر لحظه از عمرم فقط با حب حیدر زنده ام
جز او ندارم مقتدایی..عاشقی یعنی همین
اصلا بهشت ما همان ایوان طلای حیدر است
اینجاست می گویند: زائر! فادخلوها خالدین
شکر خدا این ارث اجدادی من بود از ازل
با"یا علی" برخواستم از جا اگر خوردم زمین