زینب کبری شهادت زمینه ، زمزمه بار غصه هاترضا تاجیک

• گريه مى كنم برات
براى روضه هاى كربلات
يه سال و نيمه كه رو دوشمه
خدا مى دونه بار غصه هات ۲
• تنها گير آوردنت
به دست نيزه ها سپردنت
يه عمره كشته من رو نحوه ى
به سمت شام و كوفه بردنت ۲
گرسنه بودى و تشنه / گير افتادى توى گودال
به زير سم اسباشون / شدى پامال
اى بى كفن - غريب حسين من ۳

 

• من تو رو صدا زدم
تو مادرو چرا صدا زدى ؟
به قتلگاه دير رسيدم و
با كام تشنه دست و پا زدى
• واسه ى خدا مى زد
سنان با بغض مرتضى مى زد
يه نانجيبى با يه نيزه و
يه پيرمردى با عصا مى زد ۲
با خنده به تلظىِ تو / توو قتلگاه نيگا كردن
سرت رو زنده بودى و / جدا كردن
اى بى كفن - غريب حسين من ۳

 

• من فدات بشم حسين
فداى آه غرق سوزِ تو
يادت مياد حسن بهت مى گفت
نميشه روزى مثل روز تو ۲
• آسمون شده سياه
كه داره برمى گرده ذوالجناح
سر تو داره دست به دست ميشه
قيامتى شده توو قتلگاه ۲
يكى اومد براى سر / يكى براى انگشتر
پيرُهنش رو هم بردن / پيش مادر
اى بى كفن - غريب حسين من ۳

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]