سربند
یا مَنِ الاجابَةُ تَحتَ قُبَّته
جَعَلَ اللهُ الشِفاءَ فی تُربَته
یا بابَ النجات
یا عطشانَ عِندَ ماءِ الفُرات
ای جان سینه زنهایت فدات
میمیرم برات
یا مَن اسمُه دَوا / آخر میکشی مرا / ای مظلوم کربلا ۲
ای مظلوم کربلا ۳
خورشید عالم حسین است و ماه منم
سقای تشنهٔ طفلان شاه منم
گفته مادرم
نذر او جان و چشم و دست و سرم
تا ابد مولای من باشد حسین
من هم نوکرم
از عشقش لبالبم / پرچمدار مکتبم / من سرباز زینبم ۲
ای مظلوم کربلا ۳
در نهر آبم و تشنه جان میدهم
وفاداری را با خون نشان میدهم
چشمم غرق خون
زخم پیکرم شد از حد فزون
تیر آخر با زانویم نشد
از چشمم برون
افتادم کنار آب / میمیرم از اضطراب / فکر زینب و رباب ۲
ای مظلوم کربلا ۳