سربند
یا مَنِ الاجابَةُ تَحتَ قُبَّته
جَعَلَ اللهُ الشِفاءَ فی تُربَته
یا بابَ النجات
یا عطشانَ عِندَ ماءِ الفُرات
ای جان سینه زنهایت فدات
میمیرم برات
یا مَن اسمُه دَوا / آخر میکشی مرا / ای مظلوم کربلا ۲
ای مظلوم کربلا ۳
من کبوتر زخمی بام توام
پیغمبر سهسالهٔ شام توام
من با گریههام
نامت را میکوبم بر بام شام
نیمهشب کار دشمن میشود
با اشکم تمام
من فرزند حیدرم / دارد قصد خون سرم / قربانی آخرم ۲
بابا جان خوش آمدی ۳
صبر از دستم رفته مانند معجرم
باید باشی این دقایق آخرم
از طشت طلا
امشب را سر کن بابا بین ما
از شر این نامحرمها بیا
راحت کن مرا
من با دست بستهام / با قلب شکستهام / در راهت نشستهام ۲
بابا جان خوش آمدی ۳