سربند
یا مَنِ الاجابَةُ تَحتَ قُبَّته
جَعَلَ اللهُ الشِفاءَ فی تُربَته
یا بابَ النجات
یا عطشانَ عِندَ ماءِ الفُرات
ای جان سینه زنهایت فدات
میمیرم برات
یا مَن اسمُه دَوا / آخر میکشی مرا / ای مظلوم کربلا ۲
ای مظلوم کربلا ۳
السلام ای انصار دین مصطفی
با شما بودم ای کاش آن دم کربلا
چون حُر و زُهیر
میشد ختم کار من هم به خیر
پای عشق اربابم میزدم
دست رد به غیر
هرکس جانش سپر است / ستارهٔ سحر است / تا فرمانده قمر است ۲
ای مظلوم کربلا ۳
الاَمرُ اَمرَک، آنچه باید میکنی
قربانی هایم را چرا رد میکنی
سرباز تواند
مشتاق آغوش باز تواند
فرزندانم بی تاب رخصتِ
پرواز تواند
میمیرند اگر تو را / بینند آنچنان رها / روی خاک کربلا ۲
ای مظلوم کربلا ۳