گسترده شد خوان دعا مولایَ یا مولای!
بشنو نداهای مرا مولایَ یا مولای!
گمگشتهام در بندگی یا ایّها الفاروق!
بنمای بر من راه را مولایَ یا مولای!
هر روز بدتر میشود حال و هوای شهر
یک دم، بِدَم ای با وفا! مولایَ یا مولای!
یادت میآید رو به تو انداختند آن دو ...
بر دیدنِ خیر النّسا مولایَ یا مولای!
من که چو آنها بد نیام رحمی به حالم کن
بنما مرا حاجتروا مولایَ یا مولای!
هم میهنانم دانه دانه میروند از بین
رحمی نما بر حال ما مولایَ یا مولای!
تو طبق قرآنی، علیجان! زندهی زنده
ای دست و ای خون خدا! مولایَ یا مولای
گر تو بخواهی از خدا، پایان پذیرد درد
بارد دوا؛ بارد شِفا مولایَ یا مولای!
شاید نباشم زنده پس رخصت بده آقا!
وصف تو را گویم شها! مولایَ یا مولای!
کعبه تَرَک برداشت و تو آمدی دنیا
ای خانهزاد کبریا! مولایَ یا مولای!
بردی دل از دیوارهای مسجد کوفه
مولایَ یا مولای! با "مولایَ یا مولای ..."
یَومَ یَفِرُّ المَرء ... دستِ من به دامانت
جانِ اباالفضلت بیا ... مولایَ یا مولای!
جز تو نخواهد داد ما را هیچ کس، بیشک
یاری به طوفان بلا مولایَ یا مولای!