یا سیّدی مولای من
گریه و زاری مو ببین
کم توبه نشکستم خدا!
بی اعتباریمو ببین
امشب میون این خوبا
من و جوابم نکنی
با دعوت تو اومدم
یه وقت خرابم نکنی
از لطف و احسان توئه
که خوبا مشکل ندارن
یه فکری کن به حال من
"مگه بدا دل ندارن"
از گناهام بدم میاد
میخوام که برگردم خدا
میبینی دستم و فقط
برا تو رو کردم خدا
باشه اگه تو دوست داری
داد میزنم که من بدم
از همه بدترم ... آره
اما با اُمّید اومدم
من هشتم مُحرّمم
بلند بلند داد میزنم
تا صدا هلهله نیاد
توو روضه فریاد میزنم
یه خواهری اومد ولی
بازم برادر پا نشد
قبل از قَسَم به فاطمه
از اکبرش جدا نشد
گفت: جوونا بیاید ولی
نه برا بُردن تنش
اول کمک کنید برا
از دور و بر جمع کردنش
مناجات - - -بدون نغمه از اکبرش جدا نشدعبدالله باقری
مرتبط
نظرات شما