موسی الکاظم شهادت شور ، زمزمه رو خاک زندون بلااصغر چرمی

رو خاک زندون بلا ، بلا اومد سرت
مى سوخت با روضه هاى كربلا چش ترت
تيرجفا زدن اگه يه روزى رو پرت
كسى نزد تازيونه به جسم دخترت

ذكر لب شيعه شده از غربت تو آه
به من بگو غريب تويى يا شاه بى سپاه
با اين كه زخمى شد تنت، امام بى پناه
مادر و بچه هات نيومدن توو قتلگاه ۲

قد فلک از بار روضه هاى تو خمه
هر چى برات گريه كنيم ماه رجب، كمه ۲

 

تموم عالمين فدات بشه اباالحسن
هر جورى شد، تن تو شد توو كاظمين كفن
از همه جا براى تشيیع تو اومدن
تا مث جد اطهرت نمونى پاره تن

دلم به غصه هاى تو ببين شده اسير
شب شهادتت آقا دست منو بگير
موساى اهل بيتى و امير كاظمين
ما رو ببر كرببلا زيارت حسين ۲

قد فلک از بار روضه هاى تو خمه
هر چى برات گريه كنيم ماه رجب، كمه ۲

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]