حسین الشهید اربعین بدون نغمه بیت بیت از نگاه عشقایمان کریمی

دست در دست جاده راهی شو
بیت بیت از نگاه عشق بخوان
سیل عشاق را غزل بنویس
موج موج از سپاه عشق بخوان

در ره خانه ای که لیلا هست
سختی اش را به جان بخر مجنون
راه را تا خودش مرور کن و
کم کم از جان پناه عشق بخوان

خستگی ، جاده ، تشنگی ... باده
باده از نور ، از رطب ، انگور ...
جرعه جرعه بنوش ای زائر
مست از ایستگاه عشق بخوان

عشق عقل است عشق عاطفه است
عشق یک شیوه رسیدن نیز
زائر اصلاً در این مسیر تو از _
_ زینب و قتلگاه عشق بخوان

بیت بیتی که یک غزل بشود
غزل، احلی من العسل بشود
غزل از حا و سین و یا و نون
غزل از پادشاه عشق بخوان

همقدم پا به پای رود روان
تا رسیدی به ساحل امنش
موج شو ، هروله بپا بکن و
بیتی از بارگاه عشق بخوان

گنبدت نور داده است به ماه
قد گلدسته هات تا عرش است
من کُمیت نوشتنم لنگ است
خودت از دستگاه عشق بخوان ...

اربعین است کاروان که رسید
روضه خوان را بگو که اهل حرم
نشده با عمو وداع کنند
چند خطی ز ماه عشق بخوان

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]