حسین الشهید کاروان اسرا زمزمه نیمه ی شب، نور خدا اومدهاحسان پیریایی

نیمه ی شب، نور خدا اومده/ دیر ما/ بیت مسیحا شده
ای سر غرق خون چقدر صورتت/ جلوه هات/ شبیه یحیی شده
از سرشب تا حالا - به هر طرف نگاته
گمون کنم که چشمات - دنبال بچه هاته
حال چشمات/ عجیبه/ دلم میریزه با نگاه تو
کنج ابروت/ شکسته/ بگو که چی بوده گناه تو
آه آه آه 2

 

انگاری که، تو رو به نیزه زدن / حنجرت / پاشیده از هم شده
از سر شب، تا به حالا صومعه / غرق در / نوحه و ماتم شده
این دل شب یه بانو - از آسمون رسیده
برات عزا گرفته - آه ای سر بریده
ناله های / یه مادر/ سوزونده قلب سنگ خاره رو
حس میکردم / توو حرفاش / غم و غصه ی بی شماره رو
آه آه آه 2

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]