فرزندان زینب کبری شهادت واحد دوباره من و روضه خون کردنمحمد بیابانی

دوباره من و روضه خون کردن      بهارای باغ و خزون کردن
دوباره با تیرای غم هاشون      دوتا از گلام و نشون کردن
من و بازم، عزادارِ، فراق دوتا نوجوون کردن 2
اینا که روی خاکا خوابیدن / قرار دل پر تبم بودن
دو تا بچه ی جعفر طیّار / امانت های زینبم بودن 2
به خاک افتادن، یه لشگر شادن، خجالت دارم که جون دادن
غریبم زینب 4


یکیشون و از زیر مرکب ها    یکیشون و از زیر دست و پا
درآوردم و اومدم خیمه         ولی این دفه بی کس و تنها
به داد من، برس زینب، بیا جان مادرم زهرا 2
بیا و وداع کن با جسماشون / که تنگ غروب سر جدا می شن
بزن بوسه لب ها رو که فردا / با من راهی نیزه ها می شن 2
زمین گیر می شی، دیگه پیر می شی، تو رو می بینن اسیر می شی
غریبم زینب 4

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]