خیمه در اضطراب، لشگر به هلهله
بین تو و علم، افتاده فاصله 2
مشک تو رو زمین جسم تو نیمه جون
دیده به راهی از چشمای پر ز خون 2
پاشو/ خیمه درانتظاره
پاشو/ لشگر علم نداره 2
پاشو نذار که من، بی کس بشم داداش
مشتاق دست توست، مشک و علم داداش 2
دست قلم شده افتاده رو زمین
چشماتو واکن و تنهاییمو ببین 2
پاشو/ حرفی بزن دوباره
پاشو/ لشگر علم نداره 2
بعد از تو غارته، روزی خیمه ها
بعد از تو در همه، اوضاع کربلا 2
بعد از تو وای من وای از غم حرم
گریونه بعد تو چشمای خواهرم 2
چطور/ خیمه برم دوباره
پاشو/ لشگر علم نداره 2