سربند
شاه كرببلا حسين وارث انبيا حسين
ای شها دست من بگير من أتاکُم نَجی حسين
ابر رحمت امير شفاعت
به زير لوای ولايت
مسيرم مسير شهادت
حَیاتی لَدَیکَ وَ صَلی اللهُ عليكَ
يابن الزهرا يا حسين جان 3
آمده شیردل حرم یار دلداده ی حسین
با رجزهای حیدری مجتبی زاده ی حسین
شد نمایان رخ حیدریش
هجوم علی اکبریش
لطیف است دل مادریش
به میدان غزل گفت و أحلی مِن العَسل گفت
یابن الزهرا یا حسین جان 3
ساعتی بعد رزم او شور غم پا گرفته است
وای من دست بی حیا کاکلش را گرفته است
سنگ کوفی سرش را شکسته
بمیرم پرش را شکسته
دل مادرش را شکسته
نمانده توانش شکسته شد استخوانش
یابن الزهرا یا حسین جان 3