موسی الکاظم شهادت زمینه كليد قفلای بسته س مثل اباالفضل العباسامیر حسن سالاروند

سفره ي باب الحوائج    سفري حل گره هاس
كليد قفلاي بسته س    مثل اباالفضل العباس
حاجتي داري ميون      حال نمازت، بده پر
دست توسل بزن بر   دامن موسي بن جعفر
وقتي كبوتر، ميون قنوت دعا مي پره   حاجات ما رو، به درِ خونه ي خدا مي بره
واميشه قطعاً، گره هاي كارا تا وقتيكه      باب الحوائج، حضرت موسي بن جعفره
"باب الحوائج حضرت موسي بن جعفره" 3

صداي مرد غريبي        كه عمريه چشم براهه
به سينه آتيش زده با   شعله اي كه جنس آهه
داغه دلش بي حد و حصر  از دوريِ بچه هاشه
دعاي خَلِّصني يا رَب          با گريه تو رَبَّناشه
كنج سياچال، يه گوشه ای به ياد دلبر افتاد  وقتي تو غربت، شبیه مادرش تو بستر افتاد
خَلِّصني يا رَب، مي سرودش از عمق وجود و             ياد دعاي، وفات سريع مادر افتاد
"باب الحوائج حضرت موسي بن جعفره" 3

از اثر كُند و زنجير   رو دست و پاشه نشونه
مثل جنيني تو رحم       از انحنا قد كمونه
سندي شاهك به آزار    مي گفت به زهرا ناسزا
صدا مي زد: بس كن نگو   بزن منو اي بي حيا
روزاي تلخش، پره ز شكنجه هاي يك ريز  شبهاي تارش، سياهه و محزون و غم انگيز
ديگه بهاره، عمرِ پرِ از درد و بي كسيش       تو كنج زندون، خزوني شده به رنگ پائيز
"باب الحوائج حضرت موسي بن جعفره" 3

به روي يك تخته چوبه تنش رو دست غلاما
كفن قواره قواره            براش آوردن عاشقا
اما يه آقا بي كفن   تنش سه روز رو زمين بود
حسين زهرا رو خاكا   به فكر زينبِ حزين بود
مثل اباالفضل، مثه قاسم و اكبرِ ليلا    زير سم اسب، پيكرِ حسين شد إرباً إربا
با دست بسته، با پاي برهنه روي خارا   رفتن اسارت، به خدا سلاله هاي زهرا
"باب الحوائج حضرت موسي بن جعفره" 3

امیر حسن سالاروند
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]