ای رسول عشق و رحمت کرده ای تو عزم هجرت 2
وای؛ طعنه و تهمت شنیدی
خیری از مردم ندیدی
وامصیبت وامصیبت
آقا! کشته زهر جفا آقا! سیدی یا مصطفی 2
آقا! رَحمَتٌ لِلعالَمین 3
دیدگانت مثل دریا تو شنیدی ناسزاها 2
وای؛ این جماعت حلقه بستند
سر و دندانت شکستند
وامصیبت وامصیبت
آقا! از غم تو دیده تر آقا! فاطمه شد خونجگر 2
آقا! رَحمَتٌ لِلعالَمین 3
پیرمرد سوره ی هود شرح صدر تو حسین بود 2
وای؛ با دل پر شور و شینت
روضه خواندی از حسینت
وامصیبت وامصیبت
گفتی شاه، عطشان می شود بعد از قتل، عریان می شود 2
آقا! رَحمَتٌ لِلعالَمین 3