علی المرتضی شهادت ، بستر نوحه با زخم زبان مرتضی را کشتندرضا تاجیک

قرآن به سر گرفته    زینب به حال مضطر 2
عزم سفر نموده           سردار بدر و خیبر 2
آه در کوچه ها یتیمان  با دیده های گریان  در ناله ی پدرجان 2
ای اهل جهان مرتضی را کشتند
با زخم زبان مرتضی را کشتند 2


امشب برای طفلان      نان و رطب نبرده 2
گل کرده بر سر او   خون دلی که خورده 2
آه از زخم بر سر او  پر لاله بستر او   بیچاره دختر او 2
واویلا علی رنگ و رویش زرد است
اینها غصه نیست، قلب او پر درد است 2


تا کرده او وصیت  زینب عزا گرفته 2
در زیر لب         نوای واغربتا گرفته 2
آه گوید ز آه طفلان  آن خیمه های سوزان   لبخند نیزه داران 2
در کرببلا می شوی بی یاور
در شام بلا می شوی بی معجر 2

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]