رقیه سادات شهادت نوحه امشب برای کفن و دفن من رسیدیرضا تاجیک

دیر آمدی و غصه هایم را ندیدی
امشب برای کفن و دفن من رسیدی
من از سر شب  چشم انتظارم
با بوسه از تو  جان می سپارم
بابا حسین جان 4


بابا نبودی که گرسنه آرمیدم
بوی غذا از خانه هاشان می شنیدم
من که عزادار  از قتلگاهم
شد پیکرم چون  رخت سیاهم
بابا حسین جان 4


یادش بخیر آن چادر زیبا و گلدار
گلهای آن پرپر شده با دست اغیار
من پابرهنه  دشمن سواره
شد معجر من  یک کهنه پاره
بابا حسین جان 4

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]