علی المرتضی شهادت ، بستر زمینه نگاه زینبش پر از بارون شدهرضا تاجیک

مرتضی علی شیر خدا  بین بستر افتاده
یاد غریبی    پیمبر افتاده 
دل بی تاب او ز غصه خون شده
نگاه زینبش پر از بارون شده
علی حیدر3  حیدر

پیرمردی از هجر علی داره روضه می گیره
دست یتیم شهر یه کاسه ی شیره
یتیمایی که از محن پرپر می شن
یه روزی قاتل علی اصغر می شن
علی حیدر3  حیدر

خونه ی علی باز هوای فاطمیه رو داره
از مصیبت محسن داره باز می باره
فغان و آه و اشک دوباره کارشه
به زیر بالشش لباس یارشه
علی حیدر3  حیدر

رضا تاجیک


دریافت فایل
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]