این سبک برای 10 شب سروده شده است. دم سینه زنی را می توان هر شب با بند ذیل و بند مربوط به هر شب آغاز کرد.
زمینه آغاز محرم
حسین وای حسین 3
سینه زنا غوغا شده در عالمین
حی علی خیر العمل اشک حسین
فصل عزا و ماتمه محرمه
هر چی گریه کنی کمه محرمه
عالم پر از غمه
حسین وای حسین 3
پیچیده در این روضه ها باز عطر سیب
جان می دهم با روضه ی شیب الخضیب
ماه عبادت منه محرمه
ذکر دل سینه زنه محرمه
آقام بی کفنه
حسین وای حسین 3
دلهای ما دیوونه ی کرببلاست
این نعمتم از برکت سلطان رضاست
آورد برا ایرانیا شکر خدا
شال و علم این عزا شکر خدا
ممنون امام رضا
حسین وای حسین 3
شب 1
سر مي نهم بر روي اين دار بلا
سالار من جان علي کوفه ميا
آقا وصيت منه منو ببخش
دستم الهي بشکنه منو ببخش
وقت پر زدنه
حسین وای حسین 3
زخم زبان بر سينه ي تنگم زدند
نام ترا بردم ولي سنگم زدند
قلبم شده پر از نوا کوفه ميا
برگرد پسر مصطفي کوفه ميا
واي از شام بلا
حسین وای حسین 3
آقاي من کوفه شده شهر عذاب
دلواپسم دلواپس طفل رباب
حرف برادر توئه کوفه ميا
دعوا سر سر توئه کوفه ميا
دل مضطر توئه
حسین وای حسین 3
شب 2
تا محمل عشق حسين از ره رسيد
غمنامه ي هل من معين دستم رسيد
من که فدايي توأم آقام حسين
مست و هوايي توأم آقام حسين
کرببلايي توأم
حسین وای حسین 3
شب 3
سر مي نهم بار دگر بر پاي تو
جان مي دهم با بوسه از لبهاي تو
بابا دير اومدي چرا بابا حسين
هستم اسير شاميا بابا حسين
بين ويرونه ها
حسین وای حسین 3
شب 4 (طفلان حضرت زینب-س-)
دایی حسین جان نذر یک لبخند تو
ما می شویم قربانی فرزند تو
مست می ولایتیم دایی حسین
غرق یم شهامتیم دایی حسین
مردشهادتیم
حسین وای حسین 3
دایی حسین سر می دهیم با صد امید
تا که شود همشیره ات ام الشهید
بین سپاه دشمنیم دایی حسین
وقتی که نعره میزنیم دایی حسین
چون تو بی کفنیم
حسین وای حسین 3
با جلوه ی ساقی تو آقا شدیم
ما لایق یک خنده ی زهرا شدیم
ما که نوه ی حیدریم دایی حسین
دل از دل تو می بریم دایی حسین
شیر دلاوریم
حسین وای حسین 3
شب 4 (حضرت حرّ بن یزید ریاحی)
سالار من از روی تو شرمنده ام
هستم خجل سر را به زیر افکنده ام
آقا به جون مادرت منو ببخش
هستم غلام خواهرت منو ببخش
گردم دور سرت
حسین وای حسین 3
عشق تو را در سینه ام جا داده ام
از بهر هر دستور تو آماده ام
خونم حلال بچه هات آقام حسین
میخوام که سر بدم برات آقام حسین
جونم نذر چشات
حسین وای حسین 3
گریه ز من توبه ز من غفران ز تو
لبیک حسین سر از من و فرمان ز تو
دیگه نده خجالتم آقام حسین
در انتظار رخصتم آقام حسین
مست شهادتم
حسین وای حسین 3
شب 5
قتلگهت جولانگه اعدا شده
ديدم سر پيراهنت دعوا شده
وا کن چشاتو دلبرم عموحسين
من که مريد اصغرم عمو حسين
سرباز بي سرم
شب 6
اين لحظه ها پيشم بيا اي دلبرم
تا که هنوز سر مانده است بر پيکرم
از ابتداي اين سفر عمو حسين
ميخوام به تو بگم پدر عمو حسين
رفتم شکسته پر
شب 7
من آمدم بر دست تو اکبر شوم
من آمدم تا اولين بي سر شوم
بهر رضاي مادرت بابا حسين
هستم سپر حنجرت بابا حسين
هستم دلاورت
شب 8
جان مي دهم با روضه ي غمهاي تو
هستم پدر لب تشنه ي لبهاي تو
از من تو که تشنه تري بابا حسين
محو نگاه اکبري بابا حسين
در ياد مادري
شب9
أدرک أخا سقاي تو شد خونجگر
جان علي جسم مرا خيمه مبر
من که مه مدينه ام داداش حسين
شرمنده ي سکينه ام داداش حسين
ذکر ميون سينه ام
عاشورا
حس ميکنم اين آخرين ديدار ماست
از اين به بعد اين خيمه ها دارالعزاست
فردا که بري یا أخا داداش حسين
ميشم اسير کوفيا داداش حسين
واي از شام بلا
رضا تاجیک
زمینه آغاز محرم
حسین وای حسین 3
سینه زنا غوغا شده در عالمین
حی علی خیر العمل اشک حسین
فصل عزا و ماتمه محرمه
هر چی گریه کنی کمه محرمه
عالم پر از غمه
حسین وای حسین 3
پیچیده در این روضه ها باز عطر سیب
جان می دهم با روضه ی شیب الخضیب
ماه عبادت منه محرمه
ذکر دل سینه زنه محرمه
آقام بی کفنه
حسین وای حسین 3
دلهای ما دیوونه ی کرببلاست
این نعمتم از برکت سلطان رضاست
آورد برا ایرانیا شکر خدا
شال و علم این عزا شکر خدا
ممنون امام رضا
حسین وای حسین 3
شب 1
سر مي نهم بر روي اين دار بلا
سالار من جان علي کوفه ميا
آقا وصيت منه منو ببخش
دستم الهي بشکنه منو ببخش
وقت پر زدنه
حسین وای حسین 3
زخم زبان بر سينه ي تنگم زدند
نام ترا بردم ولي سنگم زدند
قلبم شده پر از نوا کوفه ميا
برگرد پسر مصطفي کوفه ميا
واي از شام بلا
حسین وای حسین 3
آقاي من کوفه شده شهر عذاب
دلواپسم دلواپس طفل رباب
حرف برادر توئه کوفه ميا
دعوا سر سر توئه کوفه ميا
دل مضطر توئه
حسین وای حسین 3
شب 2
تا محمل عشق حسين از ره رسيد
غمنامه ي هل من معين دستم رسيد
من که فدايي توأم آقام حسين
مست و هوايي توأم آقام حسين
کرببلايي توأم
حسین وای حسین 3
شب 3
سر مي نهم بار دگر بر پاي تو
جان مي دهم با بوسه از لبهاي تو
بابا دير اومدي چرا بابا حسين
هستم اسير شاميا بابا حسين
بين ويرونه ها
حسین وای حسین 3
شب 4 (طفلان حضرت زینب-س-)
دایی حسین جان نذر یک لبخند تو
ما می شویم قربانی فرزند تو
مست می ولایتیم دایی حسین
غرق یم شهامتیم دایی حسین
مردشهادتیم
حسین وای حسین 3
دایی حسین سر می دهیم با صد امید
تا که شود همشیره ات ام الشهید
بین سپاه دشمنیم دایی حسین
وقتی که نعره میزنیم دایی حسین
چون تو بی کفنیم
حسین وای حسین 3
با جلوه ی ساقی تو آقا شدیم
ما لایق یک خنده ی زهرا شدیم
ما که نوه ی حیدریم دایی حسین
دل از دل تو می بریم دایی حسین
شیر دلاوریم
حسین وای حسین 3
شب 4 (حضرت حرّ بن یزید ریاحی)
سالار من از روی تو شرمنده ام
هستم خجل سر را به زیر افکنده ام
آقا به جون مادرت منو ببخش
هستم غلام خواهرت منو ببخش
گردم دور سرت
حسین وای حسین 3
عشق تو را در سینه ام جا داده ام
از بهر هر دستور تو آماده ام
خونم حلال بچه هات آقام حسین
میخوام که سر بدم برات آقام حسین
جونم نذر چشات
حسین وای حسین 3
گریه ز من توبه ز من غفران ز تو
لبیک حسین سر از من و فرمان ز تو
دیگه نده خجالتم آقام حسین
در انتظار رخصتم آقام حسین
مست شهادتم
حسین وای حسین 3
شب 5
قتلگهت جولانگه اعدا شده
ديدم سر پيراهنت دعوا شده
وا کن چشاتو دلبرم عموحسين
من که مريد اصغرم عمو حسين
سرباز بي سرم
شب 6
اين لحظه ها پيشم بيا اي دلبرم
تا که هنوز سر مانده است بر پيکرم
از ابتداي اين سفر عمو حسين
ميخوام به تو بگم پدر عمو حسين
رفتم شکسته پر
شب 7
من آمدم بر دست تو اکبر شوم
من آمدم تا اولين بي سر شوم
بهر رضاي مادرت بابا حسين
هستم سپر حنجرت بابا حسين
هستم دلاورت
شب 8
جان مي دهم با روضه ي غمهاي تو
هستم پدر لب تشنه ي لبهاي تو
از من تو که تشنه تري بابا حسين
محو نگاه اکبري بابا حسين
در ياد مادري
شب9
أدرک أخا سقاي تو شد خونجگر
جان علي جسم مرا خيمه مبر
من که مه مدينه ام داداش حسين
شرمنده ي سکينه ام داداش حسين
ذکر ميون سينه ام
عاشورا
حس ميکنم اين آخرين ديدار ماست
از اين به بعد اين خيمه ها دارالعزاست
فردا که بري یا أخا داداش حسين
ميشم اسير کوفيا داداش حسين
واي از شام بلا
رضا تاجیک
