علی المرتضی شهادت زمینه دیگه دیرهامیرحسین الفت

بچه های یتیم تو دستشون یه کاسه ی شیره
ولی چه فایده دیگه دیره
غریب کوفه داره می میره
خرابه های کوفه هم این شبا بی بودن مرتضی سرده
همه بیاین دعا کنین تا که بابامون به ویرونه برگرده
میگن یتیما  مرو بابا  مرو بابا  مرو بابا
مهربون آقا  مرو بابا  مرو بابا  مرو بابا

ساروق بسته رو وا میکنه دوباره باز امشب
همون که جونش اومده بر لب
کفن میده به مجتبی زینب
برای شستن علی آسمون امشب دلش زار و بی تابه
یتیم کوفه این شبا روی باباش و نبینه نمی خوابه
میگن یتیما  مرو بابا  مرو بابا  مرو بابا
مهربون آقا  مرو بابا  مرو بابا  مرو بابا

لحظه ی آخرو پیچیده بوی شاخه ی یاسش
بین وصیتای حساسش
حسین و می سپره به عباسش
زمین و آسمون دارن می بینن این لحظه رو با دلی مضطر
برو غروب کربلا شاه بی سر، جسم بی دست آب آور
میگن یتیما  مرو بابا  مرو بابا  مرو بابا
مهربون آقا  مرو بابا  مرو بابا  مرو بابا

امیر حسین الفت
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]