این ناله و آهم یا سیدی العفو
این روی سیاهم یا سیدی العفو
****
من عبد گنه کار تو داور غفار
من بندۀ رسوا تو خالق ستار
این اشک خجالت این آه شرر بار
این جرم و گناهم یا سیدی العفو
****
از کثرت عصیان، نوشم شده نیشم
دردا که نمانده، راه پس و پیشم
خجلت زده از تو، شرمنده ز خویشم
هستی تـو گواهم یـا سیدی العفو
****
کردند گناهان پامال چو مورم
هم غرق گناهم، هم مست غرورم
فریاد که کرده لطف تو جسورم
بین عمر تباهم یا سیدی العفو
****
هر سو که به غفلت افتاد گذارم
نه بود شکیبم، نه بود قرارم
دیدم که رفیقی غیر از تو ندارم
کردی تو نگاهم یا سیدی العفو
****
ای ذات یگانه، ای حی ودودم
دردا که به سویت دستی نگشودم
با آنکه فراری از کوی تو بودم
دادی تو پناهم یا سیدی العفو
****
ای بسته امیدم بر لطف عظیمت
ای عفو تو معلوم از اسم رحیمت
تـا آنـکه بتـازم بـر نـار جحیمت
اشک است سپاهم یا سیدی العفو
استاد غلامرضا سازگار
این روی سیاهم یا سیدی العفو
****
من عبد گنه کار تو داور غفار
من بندۀ رسوا تو خالق ستار
این اشک خجالت این آه شرر بار
این جرم و گناهم یا سیدی العفو
****
از کثرت عصیان، نوشم شده نیشم
دردا که نمانده، راه پس و پیشم
خجلت زده از تو، شرمنده ز خویشم
هستی تـو گواهم یـا سیدی العفو
****
کردند گناهان پامال چو مورم
هم غرق گناهم، هم مست غرورم
فریاد که کرده لطف تو جسورم
بین عمر تباهم یا سیدی العفو
****
هر سو که به غفلت افتاد گذارم
نه بود شکیبم، نه بود قرارم
دیدم که رفیقی غیر از تو ندارم
کردی تو نگاهم یا سیدی العفو
****
ای ذات یگانه، ای حی ودودم
دردا که به سویت دستی نگشودم
با آنکه فراری از کوی تو بودم
دادی تو پناهم یا سیدی العفو
****
ای بسته امیدم بر لطف عظیمت
ای عفو تو معلوم از اسم رحیمت
تـا آنـکه بتـازم بـر نـار جحیمت
اشک است سپاهم یا سیدی العفو
استاد غلامرضا سازگار