گر به کوي صفا مقيم شوي
زائر سيّد الکريم شوي
گر ز خمخانه اش عبورکني
مستي از باده ي حضور کني
ديده را از غبار راه بشوي
خويش را در حريم دوست بجوي
آشنايي نشانه اش اينجاست
عشق دار الزيّاره ي دل هاست
خضر اگر عمر جاودان دارد
سر بر اين طرفه آستان دارد
چيست اين قبّه بلند آيين؟
کيست اين روشناي اهل يقين؟
کيست اين روح بخش راه کمال؟
آشناي مقام احمد و آل
کيست اين پيرو ولايت ناب؟
روح تفسير آيه هاي کتاب
OO
عشق از چشم خون فشان پيداست
منزل از گرد کاروان پيداست
معرفت گر به جانت آميزد
رستگاري به دامنت ريزد
عصر غيبت که دور وانفساست
سايه امن ، آستان ولاست
جعفر رسول زاده(آشفته)
عبدالعظیم حسنی رحلت بدون نغمه مقيم كوی صفا- - -
مرتبط
نظرات شما