اي مسجد کوفه چرا خاموش و تنهايي؟
چون روي مولا لالهگون از خون مولايي
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
از پا فکندند عاقبت نفس رسالت را
کشتند از تيغ ستم روح عدالت را
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
شد اجر خوبيهاي مولا تيغ زهرآلود
آيا جواب آن همه لطف و عطا اين بود؟
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
امشب علي لحظه به لحظه ميرود از هوش
فردا چراغ عمر مولا ميشود خاموش
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
امشب شب پايان عمر سيدالناس است
فردا روان خون جگر از چشم عباس است
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
امشب رها از حبس دنيا ميشود مولا
فردا دگر مهمان زهرا ميشود مولا
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
امشب تمام انبيا سر در گريبانند
فردا يتيمان بهر مولا نوحه ميخوانند
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
شيرخدا حيدر افتاده در بستر
استاد غلامرضا سازگار