قامت گردون به عزايت خم است يا علي
زخم تو زخم جگر عالم است يا علي
بر تو و بر زخم جبينت سلام صبح و شام
با غم تو شادي عالم غم است يا علي
رفت تن پاک تو اي جان پاک زير خاک
بي تو جهان خيمهاي از ماتم است يا علي
بي تو رود بر فلک از قعر چاه آه آه
چاه به غمهاي دلت محرم است يا علي
سوخت ز داغت دل سوزان ما جانِ ما
گريه به داغ دل ما مرهم است يا علي
کعبه اسلام نهان در گل است مشکل است
ديده ياران ز غمت زمزم است يا علي
خون تو اشک بصر انبياست اولياست
هر چه بگريند ز داغت کم است يا علي
بهر نجات همه افروختي سوختي
پاسخ تو ظلم بنيآدم است يا علي
حق تو اي فرق تو از هم جدا شد ادا
زخم جبينت سندي محکم است يا علي
اينکه به شعرش شرر افروخته سوخته
زخم سرت بر جگر «ميثم» است يا علي
استاد غلامرضا سازگار
علی المرتضی شهادت زمزمه قامت گردون به عزايت خم استغلامرضا سازگار
مرتبط
نظرات شما