علی المرتضی شهادت بدون نغمه عالم و آدم کند گريه براي عليغلامرضا سازگار

عالم و آدم کند گريه براي علي
حيف که در خاک رفت قد رساي علي
نخل بوَد منتظر چاه بوَد بي‌قرار
حيف که خاموش شد صوت دعاي علي
گريه کند صبح و شام اشک فشانَد مدام
تا که عدالت زند بوسه به پاي علي
زندگي بي‌علي سخت‌تر از مردن است
کاش که ما مي‌شديم کشته به جاي علي
دامن محراب خون گشته بر او قتلگاه
مسجد کوفه شده کرب و بلاي علي
تيغ به دشمن دهد، بذل به قاتل کند
گر ببرد کودکي شير براي علي
مسجديان يکطرف جمله گشاييد صف
تا که يتيمان نهند سر به سراي علي
پير فقيري زند بر سر و بر سينه‌اش
طفل يتيمي شده نوحه سراي علي
بذل و عنايت ببين لطف و کرامت ببين
قسمت قاتل شده سهم غذاي علي
مي‌دمد از سنگ‌ها ناله «يا سيدي»
مي‌چکد از نخل‌ها اشک عزاي علي
ثروت هر کس همان مال و منالش بوَد
هستي «ميثم» بـوَد مهـر و ولاي علي


استاد غلامرضا سازگار

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]