آيا نخستين وحى در ماه رمضان بود؟
كتاب: فروغ ابديت، ج 1، ص 233
نویسنده:جعفر سبحانى
روز بعثت پيامبر،مانند روز تولد و رحلت آن حضرت از نظر تاريخ نگاران قطعى نيست. دانشمندان شيعه،تقريبا متفقاند كه پيامبر اسلام در بيست و هفتم ماه«رجب»به رسالت مبعوث گرديد،و نبوت او از همان روز شروع شد.ولى مشهور در ميان دانشمندان سنى اينست كه بزرگ پيشواى اسلام،در ماه رمضان به اين مقام بزرگ نائل گرديد،و در آن ماه پربركت و مبارك،حضرتش براى راهنمائى مردم از طرف خداى جهان ماموريت پيدا كرد،و به منصب رسالت و نبوت مفتخر شد.
از آنجا كه شيعه خود را پيرو عترت و اهل بيت پيامبر مىداند و به حكم حديث«ثقلين»،گفتار پيشوايان خود را از هر نظر،قطعى و صحيح مىشمارد از اينرو درباره تعيين روز بعثت پيامبر اسلام پيرو قولى شدند كه از اهل بيت آن حضرت براى آنان،بطور صحيح نقل شده است.فرزندان آن حضرت مىگويند:بزرگ خاندان ما در ماه رجب در بيست و هفتمين روز آن ماه مبعوث گرديد.روى اين مقدمات،آنان نبايد در صحت و پابرجائى قول مزبور شك و ترديدى به خود راه دهند.چيزى كه مىتواند براى قول ديگر مدرك شمرده شود،همان تصريح قرآن استبر اينكه آيات قرآن در ماه رمضان نازل گرديده است.از آنجا كه روز بعثت،روز آغاز وحى و نزول قرآن بوده است،بنابراين بايد گفت:كه روز بعثت در همان ماهى است كه قرآن در آن ماه فرو فرستاده شده است،و آن همان ماه رمضان است.اينك آياتى كه دلالت دارد بر اينكه قرآن در ماه مبارك نازل گرديده است:
1-ماه رمضان،ماهى كه در آن ماه قرآن فرو فرستاده شده است. (1)
2-سوگند به قرآن كه ما آن را در يك شب مبارك فرو فرستاديم (2) و آن شب،همان شب قدر است كه در سوره«قدر»بر آن تصريح شده است.چنانكه فرموده:ما قرآن را در شب«قدر»فرو فرستاديم. (3)
پاسخ دانشمندان شيعه
محدثان و مفسران شيعه،از اين استدلال به طرق گوناگون پاسخهائى گفته و توضيحاتى دادهاند.اينك به بيان برخى از آنها مىپردازيم:
پاسخ اول:
آيات ياد شده فقط دلالت دارند كه قرآن،در ماه رمضان،در يك شب مبارك كه شب قدر است نازل گرديده،ولى محل نزول آن را بيان نمىكنند،و هرگز دلالت ندارند كه همان شب بر قلب پيامبر نازل شدهاند.چه بسا احتمال دارد كه قرآن نزولهاى گوناگونى داشته باشد، و يكى از آن نزولها،نزول قرآن به طور تدريجبر پيامبر است.ديگرى نزول دفعى آن است از«لوح محفوظ»به«بيت معمور». (4)
بنابراين چه اشكالى دارد كه در بيست و هفتم ماه رجب،فقط آياتى چند از سورهعلق بر پيامبر نازل گردد،و تمام قرآن به طور جمعى در ماه رمضان،از يك مقامى كه قرآن آن را«لوح محفوظ»مىنامد،مقام ديگرى كه در روايات از آن به«بيت معمور»نام برده شده است نازل شود.
مؤيد اين گفتار،همان آيه سوره«دخان»است كه مىفرمايد:
«ما كتاب را در شب مبارك نازل كرديم»،صريح اين آيه(به استناد ضميرى كه به كتاب برمىگردد)اين است كه تمام آن در ليله مباركه(كه در شهر رمضان است) نازل گرديد،و بايد اين نزول غير آن نزولى باشد كه در روز بعثت،تحقق يافته،زيرا در روز بعثت آياتى بيش نازل نگرديده است.
خلاصه سخن اينكه:آياتى كه دلالت مىكنند كه قرآن در ماه رمضان در ليله مباركه«قدر»فرو فرستاده شد،نمىتوانند دليل بر اين باشند كه روز بعثت كه در آن روز نيز آياتى چند نازل گرديده در همان ماه بوده است.زيرا آيات فوق دلالت دارد كه تمام كتاب(قرآن)در آن ماه نازل گرديده است،در صورتى كه در روز بعثت فقط آياتى چند نازل شده است،در اين صورت احتمال دارد كه مقصود از نزول جمعى قرآن همان نزول مجموع قرآن،در همان ماه از لوح محفوظ به بيت معمور باشد.دانشمندان شيعه و سنى رواياتى در اين مورد نقل كردهاند و بالاخص استاد دانشگاه«الازهر»،محمد عبد العظيم زرقانى،روايات را بطور مبسوط در كتاب خود وارد كرده است. (5)
پاسخ دوم:
متينترين پاسخى كه تا حال از طرف دانشمندان ابراز شده،همان جواب دوم است. استاد آقاى طباطبائى در كتاب نفيس خود (6) در توضيح آن كوشش فراوانى به خرج داده است و خلاصه آن به قرار زير است:
اينكه قرآن مىفرمايد:ما آن را در ماه رمضان نازل كرديم،منظور حقيقتو واقع قرآنست كه بر قلب پيامبر نازل گرديد.زيرا قرآن،علاوه بر وجود تدريجى،واقعيتى دارد كه خداى بزرگ پيامبر خود را از آن در يك شب معين از شبهاى ماه رمضان آگاه ساخت.
از آنجا كه رسول گرامى،از تمام قرآن آگاهى داشت،دستور آمد كه درباره قرآن عجله نفرمايد،تا آنكه دستور نزول تدريجى آن صادر شود.چنانكه مىفرمايد:در تلاوت قرآن عجله مكن،پيش از آنكه حكم وحى آن صادر گردد. (7)
خلاصه اين پاسخ اينست كه:قرآن يك وجود جمعى علمى واقعى دارد كه يكدفعه در ماه رمضان نازل گرديد،و يك وجود تدريجى دارد كه آغاز نزول روز بعثتبوده و تا پايان عمر آن حضرت بطور تدريج نازل مىگرديد.
پاسخ سوم:
بعثتبا نزول قرآن همراه نبود
چنانكه در توضيح اقسام وحى اجمالا بيان شد،وحى داراى مراتبى است كه نخستين مرتبهاى كه پيامبر با آن روبرو مىگردد،همان رؤيا و خوابهاى راستين است.و مرتبه ديگر آن شنيدن نداى غيبى و آسمانى است،بدون اينكه با فرشتهاى مواجه شود.و آخرين درجه آن اين است كه سخنان خدا را از فرشتهاى كه او را مشاهده مىكند،بشنود و بوسيله او از حقايق عوالم ديگر آگاه گردد.
از آنجا كه نفس انسانى در نخستين مرتبه،توانائى تحمل مراتب بر وحى را ندارد،بلكه بايد تحمل آن تدريجى انجام بگيرد،بنابراين بايد گفت:در روز بعثت(روز بيست و هفتم)تا مدتى پس از آن،آن حضرت فقط نداى آسمانى را مبنى بر اينكه او رسول و فرستاده خدا است مىشنيد،و هيچگاه در چنين روزى آيهاى نازل نشده، سپس پس از مدتى در ماه رمضان نزول تدريجى قرآن شروع شده است.
خلاصه اين پاسخ اينست كه:مبعوث شدن پيامبر در ماه رجب،ملازم با نزول قرآن در آن ماه نيست.روى اين بيان،چه اشكالى دارد پيامبر در ماه رجب مبعوثبه رسالتشود و قرآن در ماه رمضان همان سال نازل گردد.
پاسخ مزبور اگر چه با بسيارى از متون تاريخ موافق نيست(زيرا بسيارى از مورخين تصريح كردهاند كه آياتى از سوره«علق»در همان روز بعثت نازل شده)ولى-مع الوصف-رواياتى نيز داريم كه جريان روز بعثت را با شنيدن نداى غيبى تمام كرده و سخنى از نزول قرآن و يا آيات به ميان نياورده است،بلكه موضوع را چنين تشريح مىنمايد كه در آن روز،پيامبر فرشتهاى را ديد كه به او مىگويد:يا محمد انك لرسول الله و در برخى از روايات فقط شنيدن تنها،نقل شده و سخن از رؤيت فرشته به ميان نيامده است.براى توضيح بيشتر به بحار مراجعه شود. (8)
پىنوشتها
1. شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن -سوره بقره/185.
2. حم و الكتاب المبين انا انزلناه في ليلة مباركة -سوره دخان/2 و 3
3. انا انزلناه في ليلة القدر -سوره قدر/1.
4. براى آگاهى از تفسير لوح محفوظ و بيت معمور،به كتابهاى تفسير مراجعه بفرمائيد.
5. «مناهل العرفان في علوم القرآن»،ج 1/37.
6. «الميزان»،ج 2/14-16.
7. و لا تعجل بالقرآن من قبل ان يقضى اليك وحيه -سوره طه/114.
8. «بحار الانوار»،ج 18/184-190-193-253.«كافى»،ج 2/460،«تفسير عياشى»،ج 1/80-اين پاسخ تنها با آنچه كه از صحيح بخارى نقل گرديد كه بعثت پيامبر با نزول سوره«علق»همراه بود،سازگار نيست
كتاب: فروغ ابديت، ج 1، ص 233
نویسنده:جعفر سبحانى
روز بعثت پيامبر،مانند روز تولد و رحلت آن حضرت از نظر تاريخ نگاران قطعى نيست. دانشمندان شيعه،تقريبا متفقاند كه پيامبر اسلام در بيست و هفتم ماه«رجب»به رسالت مبعوث گرديد،و نبوت او از همان روز شروع شد.ولى مشهور در ميان دانشمندان سنى اينست كه بزرگ پيشواى اسلام،در ماه رمضان به اين مقام بزرگ نائل گرديد،و در آن ماه پربركت و مبارك،حضرتش براى راهنمائى مردم از طرف خداى جهان ماموريت پيدا كرد،و به منصب رسالت و نبوت مفتخر شد.
از آنجا كه شيعه خود را پيرو عترت و اهل بيت پيامبر مىداند و به حكم حديث«ثقلين»،گفتار پيشوايان خود را از هر نظر،قطعى و صحيح مىشمارد از اينرو درباره تعيين روز بعثت پيامبر اسلام پيرو قولى شدند كه از اهل بيت آن حضرت براى آنان،بطور صحيح نقل شده است.فرزندان آن حضرت مىگويند:بزرگ خاندان ما در ماه رجب در بيست و هفتمين روز آن ماه مبعوث گرديد.روى اين مقدمات،آنان نبايد در صحت و پابرجائى قول مزبور شك و ترديدى به خود راه دهند.چيزى كه مىتواند براى قول ديگر مدرك شمرده شود،همان تصريح قرآن استبر اينكه آيات قرآن در ماه رمضان نازل گرديده است.از آنجا كه روز بعثت،روز آغاز وحى و نزول قرآن بوده است،بنابراين بايد گفت:كه روز بعثت در همان ماهى است كه قرآن در آن ماه فرو فرستاده شده است،و آن همان ماه رمضان است.اينك آياتى كه دلالت دارد بر اينكه قرآن در ماه مبارك نازل گرديده است:
1-ماه رمضان،ماهى كه در آن ماه قرآن فرو فرستاده شده است. (1)
2-سوگند به قرآن كه ما آن را در يك شب مبارك فرو فرستاديم (2) و آن شب،همان شب قدر است كه در سوره«قدر»بر آن تصريح شده است.چنانكه فرموده:ما قرآن را در شب«قدر»فرو فرستاديم. (3)
پاسخ دانشمندان شيعه
محدثان و مفسران شيعه،از اين استدلال به طرق گوناگون پاسخهائى گفته و توضيحاتى دادهاند.اينك به بيان برخى از آنها مىپردازيم:
پاسخ اول:
آيات ياد شده فقط دلالت دارند كه قرآن،در ماه رمضان،در يك شب مبارك كه شب قدر است نازل گرديده،ولى محل نزول آن را بيان نمىكنند،و هرگز دلالت ندارند كه همان شب بر قلب پيامبر نازل شدهاند.چه بسا احتمال دارد كه قرآن نزولهاى گوناگونى داشته باشد، و يكى از آن نزولها،نزول قرآن به طور تدريجبر پيامبر است.ديگرى نزول دفعى آن است از«لوح محفوظ»به«بيت معمور». (4)
بنابراين چه اشكالى دارد كه در بيست و هفتم ماه رجب،فقط آياتى چند از سورهعلق بر پيامبر نازل گردد،و تمام قرآن به طور جمعى در ماه رمضان،از يك مقامى كه قرآن آن را«لوح محفوظ»مىنامد،مقام ديگرى كه در روايات از آن به«بيت معمور»نام برده شده است نازل شود.
مؤيد اين گفتار،همان آيه سوره«دخان»است كه مىفرمايد:
«ما كتاب را در شب مبارك نازل كرديم»،صريح اين آيه(به استناد ضميرى كه به كتاب برمىگردد)اين است كه تمام آن در ليله مباركه(كه در شهر رمضان است) نازل گرديد،و بايد اين نزول غير آن نزولى باشد كه در روز بعثت،تحقق يافته،زيرا در روز بعثت آياتى بيش نازل نگرديده است.
خلاصه سخن اينكه:آياتى كه دلالت مىكنند كه قرآن در ماه رمضان در ليله مباركه«قدر»فرو فرستاده شد،نمىتوانند دليل بر اين باشند كه روز بعثت كه در آن روز نيز آياتى چند نازل گرديده در همان ماه بوده است.زيرا آيات فوق دلالت دارد كه تمام كتاب(قرآن)در آن ماه نازل گرديده است،در صورتى كه در روز بعثت فقط آياتى چند نازل شده است،در اين صورت احتمال دارد كه مقصود از نزول جمعى قرآن همان نزول مجموع قرآن،در همان ماه از لوح محفوظ به بيت معمور باشد.دانشمندان شيعه و سنى رواياتى در اين مورد نقل كردهاند و بالاخص استاد دانشگاه«الازهر»،محمد عبد العظيم زرقانى،روايات را بطور مبسوط در كتاب خود وارد كرده است. (5)
پاسخ دوم:
متينترين پاسخى كه تا حال از طرف دانشمندان ابراز شده،همان جواب دوم است. استاد آقاى طباطبائى در كتاب نفيس خود (6) در توضيح آن كوشش فراوانى به خرج داده است و خلاصه آن به قرار زير است:
اينكه قرآن مىفرمايد:ما آن را در ماه رمضان نازل كرديم،منظور حقيقتو واقع قرآنست كه بر قلب پيامبر نازل گرديد.زيرا قرآن،علاوه بر وجود تدريجى،واقعيتى دارد كه خداى بزرگ پيامبر خود را از آن در يك شب معين از شبهاى ماه رمضان آگاه ساخت.
از آنجا كه رسول گرامى،از تمام قرآن آگاهى داشت،دستور آمد كه درباره قرآن عجله نفرمايد،تا آنكه دستور نزول تدريجى آن صادر شود.چنانكه مىفرمايد:در تلاوت قرآن عجله مكن،پيش از آنكه حكم وحى آن صادر گردد. (7)
خلاصه اين پاسخ اينست كه:قرآن يك وجود جمعى علمى واقعى دارد كه يكدفعه در ماه رمضان نازل گرديد،و يك وجود تدريجى دارد كه آغاز نزول روز بعثتبوده و تا پايان عمر آن حضرت بطور تدريج نازل مىگرديد.
پاسخ سوم:
بعثتبا نزول قرآن همراه نبود
چنانكه در توضيح اقسام وحى اجمالا بيان شد،وحى داراى مراتبى است كه نخستين مرتبهاى كه پيامبر با آن روبرو مىگردد،همان رؤيا و خوابهاى راستين است.و مرتبه ديگر آن شنيدن نداى غيبى و آسمانى است،بدون اينكه با فرشتهاى مواجه شود.و آخرين درجه آن اين است كه سخنان خدا را از فرشتهاى كه او را مشاهده مىكند،بشنود و بوسيله او از حقايق عوالم ديگر آگاه گردد.
از آنجا كه نفس انسانى در نخستين مرتبه،توانائى تحمل مراتب بر وحى را ندارد،بلكه بايد تحمل آن تدريجى انجام بگيرد،بنابراين بايد گفت:در روز بعثت(روز بيست و هفتم)تا مدتى پس از آن،آن حضرت فقط نداى آسمانى را مبنى بر اينكه او رسول و فرستاده خدا است مىشنيد،و هيچگاه در چنين روزى آيهاى نازل نشده، سپس پس از مدتى در ماه رمضان نزول تدريجى قرآن شروع شده است.
خلاصه اين پاسخ اينست كه:مبعوث شدن پيامبر در ماه رجب،ملازم با نزول قرآن در آن ماه نيست.روى اين بيان،چه اشكالى دارد پيامبر در ماه رجب مبعوثبه رسالتشود و قرآن در ماه رمضان همان سال نازل گردد.
پاسخ مزبور اگر چه با بسيارى از متون تاريخ موافق نيست(زيرا بسيارى از مورخين تصريح كردهاند كه آياتى از سوره«علق»در همان روز بعثت نازل شده)ولى-مع الوصف-رواياتى نيز داريم كه جريان روز بعثت را با شنيدن نداى غيبى تمام كرده و سخنى از نزول قرآن و يا آيات به ميان نياورده است،بلكه موضوع را چنين تشريح مىنمايد كه در آن روز،پيامبر فرشتهاى را ديد كه به او مىگويد:يا محمد انك لرسول الله و در برخى از روايات فقط شنيدن تنها،نقل شده و سخن از رؤيت فرشته به ميان نيامده است.براى توضيح بيشتر به بحار مراجعه شود. (8)
پىنوشتها
1. شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن -سوره بقره/185.
2. حم و الكتاب المبين انا انزلناه في ليلة مباركة -سوره دخان/2 و 3
3. انا انزلناه في ليلة القدر -سوره قدر/1.
4. براى آگاهى از تفسير لوح محفوظ و بيت معمور،به كتابهاى تفسير مراجعه بفرمائيد.
5. «مناهل العرفان في علوم القرآن»،ج 1/37.
6. «الميزان»،ج 2/14-16.
7. و لا تعجل بالقرآن من قبل ان يقضى اليك وحيه -سوره طه/114.
8. «بحار الانوار»،ج 18/184-190-193-253.«كافى»،ج 2/460،«تفسير عياشى»،ج 1/80-اين پاسخ تنها با آنچه كه از صحيح بخارى نقل گرديد كه بعثت پيامبر با نزول سوره«علق»همراه بود،سازگار نيست