حسین الشهید ورود به کربلا واحد چشمات پر از رمز و رازهعلی صالحی

 

چشمات پر از رمز و رازه
آتيش به جونم ميندازه
از دور يه لشكر مى بينم
انگار كه رسم پيشوازه
با نيزه هاشون / چى كار دارن باهامون
آب هم قرار نيست / بدن به دست مهمون
حسين جان - ماهارو - كجا آوردى
منو هيچ - ربابو - چرا آوردى
حرم رو - به كام - بلا آوردى
از اين بيابون / بريم داداش جون ۲

 

زودتر يه راهى پيدا كن
فكرى واسه معجرها كن
توو اين زمين من مى ميرم
قبر منو دست و پا كن
زينب مى دونه / كه اينجا وعدَتونه
ذكر لب تو / اليه راجعونه
مى ترسم - بيفتى - توو چنگ لشكر
با چكمه - بيان رو - گلوت برادر
مى ترسم - ببينم - تنت رو بى سر
عزيز زهرا / بريم از اينجا ۲

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]