رقیه سادات - - -نوحه ای عمه برایم، یک معجر بیاورحسین خدایاری

می میرم، امشب جان عمه، از دوری بابا
خم گشته، زیر بار غصه، قد من چو زهرا
سنگ کین خورده ام، ای پدر از سر بام
جان به لب گشتم از، خنده مردم شام
واویلا  واویلا  ابتا یا حسین جان 2

ای بابا، آمدی در خرابه، بهر دیدار دختر
جان من، ای عمه برایم، یک معجر بیاور
با خود ببر مرا، نکنی استخاره
تو مپرس از من و گوش و از گوشواره 2
واویلا  واویلا  ابتا یا حسین جان 2

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]