از وقتی دیدمت رو نیزه
خوابم نبرده دیگه شبها
سخته برای تو میدونم
اما بغل میخوام ای بابا
ای بابا ای بابا / چرا تموم نمیشه سرگردونی
ای بابا ای بابا / میشه منو به خونه برگردونی
ای بابا ای بابا / فقط تویی که حالمو میدونی
حال دلم خرابه - حال همه خرابه
آخرشم می دونم - دق میکنم همینجا
یه گوشه از خرابه
«ای بابا ای بابا حسین جان» ۴
مثل خودت که میبخشیدی
چادر نمازمو بخشیدم
اون دختری که سنگم میزد
گوشوارمو توو گوشش دیدم
ای بابا ای بابا / یه دست لباس پاره مونده واسم
ای بابا ای بابا / ولی هنوز رو معجرم حساسم
ای بابا ای بابا / غیرتی ام مث عمو عباسم
هر کی بهم رسیده - موی منو کشیده
یه مرد خیر ندیده - سیلی به صورتم زد
با دستای کشیده
«ای بابا ای بابا حسین جان» ۴
زخم نشسته رو اَبرومو
توو قاب چشم تو می بینم
رو نیزه ها که قرآن خوندی
سنگا شکستنت؛ آیینه ام!
ای بابا ای بابا / خیره شدی به این چشای تارم؟!
ای بابا ای بابا / نیمه شبه ولی ببین بیدارم
ای بابا ای بابا / محاله دست از سر تو بردارم
ببین یکی یه دونت - زبون برات میریزه
رگاتو بد بریدن - که داره رو لباسم
خون سرت می ریزه
«ای بابا ای بابا حسین جان» ۴
روحم کشیده پر از جسمم
تنگه دلم؛ پر از احساسم
پر می زنم با بال خستم
می رم پیش عمو عباسم
ای بابا ای بابا / چرا عمو چشاشو روم می بنده
ای بابا ای بابا / صداش که می کنم به زور می خنده
ای بابا ای بابا / دلم می سوزه که شده شرمنده
حال سرش وخیمه - داغ عمو عظیمه
می گم به نیزه دارش - این سر قد کشیده
تموم زندگیمه
«ای بابا ای بابا حسین جان» ۴