فاطمه الزهرا شام غریبان واحد ، زمزمه بازوی شکستهمحمد بیابانی

وقت مردنه / که وقت غسل زیر پیرهنه
چرا غسل تو گردن منه / خانومم
وقت مرگمه / تنت پرزخمه قدتم خمه
یه شب واسه ی شستنت کمه / خانومم
کبودی چشماتو بسته
روی گونه‌ت جای دسته
چجوری نون پختی امروز
با این بازوی شکسته
خانومم * با زخمایی که خوردی
باز خوب دووم آوردی * برات بمیرم
از زخمات * می ریزه خون تازه
روضه‌ت هنوزم بازه * برات بمیرم

 

وقت مردنه / که تابوتت رو شونه ی منه
خودش رو حسن داره می‌زنه / خانومم
کاشکی جون بدم / چجوری بازوتو تکون بدم
به بابات زخماتو نشون بدم / خانومم
تموم غصه‌م همینه
پیمبر روتو ببینه
آخه سخته واسه بابا
غم بچه‌ش رو ببینه
سخت تر اون * دختریه که فردا
از تن باباش تنها * یه سر ببینه
سخت تر اون * باباییه که موی
دخترکاشو توی * شرر می بینه

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]