فاطمه الزهرا شهادت واحد ، زمزمه اشکای مرد خیبرمحمد بیابانی

مهربون من / بازم واکن چشماتو جون من
کجا میری زهرا بدون من / خانومم
فاطمه نرو / ببین اشکای مرد خیبرو
بمونی عوض می‌کنم درو / خانومم
شده حرفات با اشاره
صدات دیگه جون نداره
نگات افتاده به تابوت
اگه میخندی دوباره
ای خانوم * ببین میلرزه زانوم
وقتی میگی آخ پهلوم * علی می‌میره
ای خانوم * نشون نمیدی روتو
بالا نیار بازوتو * علی می‌میره

 

سخته رفتنت / نمونده چیزی باقی از تنت
رد خون تازه‌س رو پیرهنت / خانومم
تلخه غربتت / میون آتیش سوخته صورتت
شکسته توی کوچه حرمتت / خانومم
ببین ای قامت خمیده
امونم رو غم بریده
واسه مردنم همین بس
شنیدم خوردی کشیده
شرمنده‌م * زخماتو که میبندم
میگم برای چی زندم * باید بمیرم
شرمندم * که پیش چشمای من
تو رو زدند و رفتن * باید بیرم

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]