روضه رفته - سمت گودال
عبدالله هم - رفته از حال
مثل قاسم - غرق خون شد
دستش به پوست - آویزون شد
حیف از دستاش، بریدنش / حیف از سینش، دریدنش
می دید جسم عموشو که / رویِ خاک می کشیدنش
ای یادگار مجتبی ۴
ای آخرین - یارِ عمو
می گیری با - خونِت وضو
دوختن تو رو - آخ به عموت
فواره زد - خون گلوت
پیش چشم خیسِ عمو / سینت رو میشکنه عدو
آه از گودال و ماجراش / از خنجرِ زیرِ گلو
ای یادگار مجتبی ۴