موسی الکاظم شهادت واحد ، زمزمه ميون سياه چالرضا تاجیک

ميون سياه چال / داره ميره از حال
روى شونه هاش زخم - سرش زخميه
تمومى بال و - پرش زخميه
گناهش چى بوده / كه چشماش كبوده
يهودى به پهلوش - لگد مى زنه
شبيه مغيره - چه بد مى زنه
اين روضه داره
از روضه ى فاطميه سر در مياره
اين تن چرا حجمى به روى خاک نداره
دل غصه داره
پهلوش شكسته
هم ساق پاى آقا هم بازوش شكسته
خورده زمين پس گوشه ى ابروش شكسته
پهلوش شكسته
ای وای من ای وای من ۳

 

دلم غصه داره / روى تخته پاره
تن آقامونه - بميرم براش
كه دل مى سوزونه - بميرم براش  
اگرچه كه تنهاس / رو دوش غلاماس
ديگه تخته كه از - حصير بهتره
به ياد تنى كه - بدون سره
گفتن نداره
بسوز برا آقايى كه كفن نداره
ميون قتلگاهه، پيرُهن نداره
گفتن نداره
با سم مركب
رزازى كردن بدن سالار زينب
اين روضه جون زينبو رسونده بر لب
با سم مركب
ای وای من ای وای من ۳

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]