فاطمه الزهرا بستر ، هجوم به خانه وحی واحد پسرم سوختهاشم محمدی آرا

خونه می‌سوخت
به خدا فاطمه بی بهونه می‌سوخت
از جفای مردم زمونه می‌سوخت
دیدم از ضربه ی تازیونه می‌سوخت
جگرم سوخت
فاطمه صدا میزد بال و پرم سوخت
در خونه جلو چشمای ترم سوخت
وسط آتیش کینه پسرم سوخت

زندگیمو این خیره سرا خراب کردن
با ضربه ی سیلی بی هوا خراب کردن
این غصه رو با کی درمیون بذارم من
دنیامو یه عده بی حیا خراب کردن
دنیا / واسه علی تیره و تاره
هیچکی / از دل من خبر نداره
دیگه / حس میکنم آخر کاره ۲
زهرا نرو قرار علی // زهرا بمون کنار علی ۲

 

دیدی آزار
سینه زخمی شده از ضربه ی مسمار
مونده خون تو هنوزم روی دیوار
منه بیچاره رو کردی تو عزادار
شده دشوار
شستن پیرُهنی که شده گل دار
واسه ی موندن تو میکنم اصرار
دیگه بعد تو علی میشه گرفتار

گودیِ چشای تو علی رو پیر کرده
این حیدر غمدیده رو سر به زیر کرده
این چشمای نیمه باز و این بازوی زخمی
از زندگیِ بی تو علی رو سیر کرده
زهرا / مثل همون روزای سابق
کاشکی / پاشی وگرنه میکنم دق
زهرا / روتو نگیر از منه عاشق ۲
زهرا نرو قرار علی // زهرا بمون کنار علی ۲

 

نگرونم
چطوری بعد تو من زنده بمونم
سوت و کور میشه پس از تو دیگه خونم
میشه پیشم بمونی یار جوونم
پریشونم
غصه ی رفتنت افتاده به جونم
فاطمه رحمی به اشکای روونم
چجوری فاتحه واسه تو بخونم

تو پای علی محسنتم فدا کردی
حتی واسه ی رفتنتم دعا کردی
با گریه حسینو میگیری توو آغوشت
یاد ِلب تشنه ی توو خیمه ها کردی
روضه / خوندی برا پیکر بی سر
گریه / میکنی این لحظه‌ ی آخر
یادِ / حنجره و ضربه ی خنجر ۲
زهرا نرو قرار علی // زهرا بمون کنار علی ۲

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]