زینب کبری شهادت شور به غیر از پیروهنبهمن عظیمی

حسین جان ۲
روی صورتم یادگاریتو بازم میذارم
به غیر از همین پیروهن از تو چیزی ندارم - واویلا
حسین جان ۲
تو رفتی و یک سال و نیم از غمت گریه کردم
برای تو و غربتِ و ماتمت گریه کردم - واویلا
کجایی ببینی که دارم جون میدم
چه روزای سختی که بعد از تو دیدم
منم تشنه لب دارم اینجا می میرم
مث تو منم زیر نورِ خورشیدم
حسین جان ...

 

تو رفتی ۲
برای تو و زخمای پیکرت گریه کردم
چقد با رقیه برای سرت گریه کردم - واویلا
تا حالا ۲
هزار دفعه از داغ دوریِ تو جون سِپُردم
دلم خون شد از بس برات غصه خوردم - واویلا
هنوز دارم از داغ دوریت می سوزم
با گریه برا تو گذشته هر روزم
همش با خودم میگم آخر میایی
شب و روز چشام و به این در می دوزم
حسین جان ...

 

به والله ۲
فراموش نکردم تو رو حتی واسه یه لحظه
تو رو جا گذاشتم زیر اون همه تیر و نیزه - واویلا
بمیرم ۲
لبِ تشنه از تن سرت رو بُریدن توو گودال
زیر سم اسبا تن بی سرت شد لگد مال - واویلا
نداره دلم بعد تو سامون داداش
منم کاش برا تو می دادم جون داداش
بلایی سر تو آوردن توو گودال
که نشناختمت بین خاک و خون داداش
حسین جان ...

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]