موسی الکاظم شهادت بدون نغمه تسلّای ربّنا*حمیدرمی*- - -

تمام حجم تنت زیر یک عبا مانده
به روی پهلوی تو چند جای پا مانده

نفس کشیده‌ای و بند آمده نَفَست
به سینه‌ات چقدَر استخوان، رها مانده

خدا کند تو دگر مثل فاطمه نشوی
خدای، رحم کند بر تنِ بجا مانده

به سجده می‌روی و مثل بید می‌لرزی
قیام کن که تسلّای ربّنا مانده

به‌فرض‌ هم‌ که‌ خودت از جهان، خلاص‌ شوی
هنوز، غربتِ معصومه و رضا مانده

کمی اگر غُل و زنجیرها امان بدهد
صدا هنوز در این اشکِ بیصدا مانده

دوباره روضۀ جانسوز پنج تن داری
بخوان که روضۀ مکشوفِ کربلا مانده

بخوان که شمر، نشسته به سینه‌ای خسته
اگرچه سینه شکسته، ولی صدا مانده

به التماسِ صدای حسین، یا زینب!
برو حرم که غم گوشواره‌ها مانده

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]