حسین الشهید عاشقانه شبهای زیارتی زمزمه به لبخند تو می‌ارزهرضا تاجیک

شباى جمعه چشم به راشم
دلتنگ اون صحن و سراشم
يه سالو منتطر مى مونم
تا اربعين كربلا باشم
دست منو مى گيرى اينو مى دونم
نميذارى از قافله جا بمونم
ميگم سلام دوباره روبروتونم

((سلام آقا دوباره روبروتونم
من ايستادم زيارتنامه مى خونم
تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه
همین گریه به لبخند تو می‌ارزه
حسین جانم
بذار سایه ت. همیشه رو سرم باشه
قرار ما شب جمعه حرم باشه))


سلام حسين اى نور ديده
سلام امير سر بريده
لعنت به اونكه خنجرش رو
به روى حنجرت كشيده
مقتل ميگه كه خنجرش رو نمى بريد
مى دونى كه كار ديگه تا كجا كشيد
والشمر جالس على صدره ....بريد
يا
ديد نميشه سرت رو از قفا بريد
حسين من .........

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]